vasael.ir

کد خبر: ۱۲۲۱۹
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۲ - 22 November 2018
حجت الاسلام رضائیان|جلسه 42

فقه سیاسی| کاربرد اصل محرز و اصل عملی در منجزیت

وسائل ـ حجت الاسلام رضائیان گفت: نظر مرحوم میرزای نائینی درباره تفاوت اصل و اماره این است که یک اصل تنزیلی داریم که مشکوک نازل منزله واقع گرفته می شود مثل اصالة الطهارة و اصالة الحلیة که کل شئ لک طاهر حتی تعلم انه قذر، اینجا مشکوک که به منزله واقع حساب شده است یعنی آن چه که شک داری برای تو طاهر است.

به گزارش خبرنگار وسائل، جلسه درس خارج حجت الاسلام رضائیان در تاریخ 23 بهمن 96 در مدرسه فیضیه برگزار شد در اینفقه سیاسی| کاربرد اصل محرز و اصل عملی در منجزیت جلسه استاد ادامه مباحث جلسه قبل یعنی تنافی بین حکم واقعی و حکم ظاهری را بیان کردند و بیان کردند که یک اصل عملی داریم و یک اصل محرز و هر کدام در جای خاص خودش کاربرد دارد در ادامه مشرح مطالب بیان شده توسط استاد تقدیم خوانندگان می شود.

 

خلاصه جلسه

در ادامه مباحث بحث شد که احکام واقعی و احکام ظاهری نسبت آنها چگونه است و تنافی که ادعا می شود از چه سنخی است و اصلا آیا تنافی هست یا خیر؟

 

مروری بر بیان میرزای نائینی

در بیان میرزای نائینی بیان شد که تفاوت اصل واماره این است که یک اصل تنزیلی داریم که مشکوک نازل منزله واقع گرفته می شود مثل اصالة الطهارة و اصالة الحلیة که کل شئ لک طاهر حتی تعلم انه قذر، اینجا مشکوک که به منزله واقع حساب شده است یعنی آن چه که شک داری برای تو طاهر است.

شهید صدر فرموده اند ما هر قطعی را در دو جهت می توانیم فرض کنیم: 1- کاشفیت از واقع 2- بر مقتضای آن عمل شود.

اماره از حیث کاشفیت از واقع برای شارع مطلوب است اما اصل عملی از این جهت که می خواهد بر طبق آن عمل کند برای شارع مطلوب است اینجا سوال می شود که گویا این تفاوت حیثی و از حیث ادله اثباتی حکم باشد.

یک دلیل از حیث عمل به آن پرداخته است و یک دلیل از حیث کاشفیت از واقع، این اشکال را آقای صدر به میرزای نائینی کرده اند

سوال: آیا حکم واقعی آبی که از تصفیه آبهای زائد استفاده می شود اگر شک کردیم چه می شود احتیاط است یا استصحاب؟

بار تکلیف روی استصحاب سابق می رود برخی می گویند استحاله شده است. در بحث حکومتی جای احتیاط نیست عسر و هرج دارد هرج و مرج می شود اینجا اقتضاء ضرورت جمعی حکم به حلیت می کند.

 

بحث اخلاقی

قال مولانا امیر المومنین(ع): السان ترجمان الجنان، السان ترجمان العقل، المرء مخبوبة تحت لسانه، السان میزان الانسان، المرء یوزن بقوله و یقوم بفعله فقل ما ترجّح زینته و افعل ما اتّجلّ قیمته. این تعابیر در روابط بین فردی و روابط خرد یک جلوه دارد و آن جلوه وزن کننده و قیاس کننده است و بعد انتخاب می کنند.

یکی از نکات اساسی که بالوجدان می توان درک کرد انسان یک تابلو بیرونی دارد و آن تابلو زبان اوست و تا حد زیادی نمایان کننده ما فی الضمیر اوست قاعدتا باید با توجه به ادله و روایات میزان اولیه را حالت طبیعی فرد گرفت.

الفاظ و ادبیاتی که استفاده می شود بار معنایی خاص خود را دارد لذا در نگاه کلان شعارهای سیاسی از جناح خاص و کاندیداهای خاص ما فی الضمیر او را بیان می کند.

همین طور در ادبیات سیاسی و سیاست خارجی اگر کسی به عنوان رئیس یک قوه یا دولت برای یک کشوری بخواهد وزن داشته باشد از گفتار رئیس دولت، دولت و کشور را وزن می کنند و در بدنه نظام هم همین طور است و بعد از سنجش و وزن کردن، نوع تعامل و رفتار بر اساس آن شکل می گیرد خیلی از فراز و فرودها در اقتصاد با یک گفتار از یک وزیر شکل می گیرد.

شخصیت ها می توانند حقیقی باشند ولی کلام آنها بار حقوقی داشته باشد با سنجیدن و وزن کردن دیگران، رفتار خود را در مقابل طرق مقابل خود شکل می دهند لذا قول باید سدید باشد جوری که نشود از آن علیه نظام استفاده شود و لا تقولوا راعنا، ناظر به این نکته است یعنی به دیگران و مخالفان مجال بهره برداری سوء ندهید.

به مضاق و مجزاج طرف مقابل صحبت نکنید به فرموده قرآن اشداء علی الکفار رحماء بینهم باشید گاهی موقع هم باید تهدید کرد و حتی شرایط زمان و مکان هم مهم است.

 

بحث علمی جلسه

در ادامه مباحث بحث شد که احکام واقعی و احکام ظاهری نسبت آنها چگونه است و تنافی که ادعا می شود از چه سنخی است و اصلا آیا تنافی هست یا خیر؟

 

مروری بر بیان میرزای نائینی

در بیان میرزای نائینی بیان شد که تفاوت اصل واماره این است که یک اصل تنزیلی داریم که مشکوک نازل منزله واقع گرفته می شود مثل اصالة الطهارة و اصالة الحلیة که کل شئ لک طاهر حتی تعلم انه قذر، اینجا مشکوک که به منزله واقع حساب شده است یعنی آن چه که شک داری برای تو طاهر است.

 

اصل محرز و اصل عملی

یک اصل محرز بود که احتمال نازل منزله یقین هست شما احتمال می دهی و این احتمال نازل منزله یقین است آن هم از باب لا تنقض الیقین بالشک مانند ادله استصحاب و یک اصل عملی صرف هم داریم که از این جهت نسبتی ندارند این اصل عملی قسمت سوم از اصولی بود که میرزای نائینی بیان کردند.

توضیح: اصل محرز این بود که احتمال نازل منزله یقین است چون در مسلک جعل علمیت که تتمیم علمیت می کرد اماره را گفتیم کاشف است اصول عملیه را هم گفتیم اصل محرز هست در این صورت چه تفاوتی بین اماره و اصل وجود دارد؟

 

توضیح کلام میرزای نائینی و اشکال شهید صدر بر آن

ایشان فرموده اند ما هر قطعی را در دو جهت می توانیم فرض کنیم: 1- کاشفیت از واقع 2- بر مقتضای آن عمل شود.

اماره از حیث کاشفیت از واقع برای شارع مطلوب است اما اصل عملی از این جهت که می خواهد بر طبق آن عمل کند برای شارع مطلوب است اینجا سوال می شود که گویا این تفاوت حیثی و از حیث ادله اثباتی حکم باشد.

یک دلیل از حیث عمل به آن پرداخته است و یک دلیل از حیث کاشفیت از واقع، این اشکال را آقای صدر به میرزای نائینی کرده اند.

باید ببینیم آیا این اشکال درست است یا خیر؟ 

درست است از یک حیث به دلیل اثباتی برمی گردد و باید در لسان دلیل دیده شود اما در واقع این حیث ها واقعی هستند و آن چیزی که مد نظر قرار گرفته است حیث لفظ نیست که بگوییم یکی از باب عملی حجت است و یکی از باب کاشفیت حجت است بلکه وجود خارجی می تواند از آن حیث که دارای یک خصوصیت است لحاظ شود و شئ خارجی دیگر از آن جهت که خصوصیت دوم دیگری دارد در آن لحاظ شود از این جهت اشکال به ایشان وارد نیست.

 

توضیح کلام مرحوم صدر

اما اگر بخواهید این نسبت را بسنجید شما با مبنایتان چگونه می توانید این کار را انجام بدهید آقای صدر(ره) آمده اند گفته اند ما احکام ظاهریمان از همان مصلحت ومفسده واقعی گرفته شده است منتهی به این شکل که مولا و شارع مقدس می بیند در آن واقع مشکوک، ملاک اهم چگونه است و چگونه آن را جعل می کند.

مثلا اگر گفته شود سرکه حلال است و مصلحتی در آن وجود دارد 30 درصد نمی فهمند این سرکه هست یا نیست اگر آن 70 درصد مصلحت تامی داشته باشد می گوید آن 30 درصدی که نمی فهمی هم بخور چون مصلحت بالاست شاید هم این نباشد بگوید اگر من در آن 30 درصد بخواهم جعل احتیاط کنم جامعه دچار اختلال می شود عموم مردم تاب و توان ندارند در احکام فقه نظام توان جمعی را باید سنجید و فضای کلان باید لحاظ شود لذا یک حکم ظاهری در فقه ظاهری داشته باشیم که اهل فن بگویند احتیاط است ولی برای فضای عمومی احتیاط به مصلحت نیست چون مردم توان ندارند.

 

لزوم ضمانت اجرا برای حکم

حکم ظاهری باید ضمانت اجرا داشته باشد تا جامعه آسیب نبیند وقتی جامعه تاب نیاورد نقض غرض می شود در حالی که جعل حکم باید نتیجه کمال به دنبال داشته باشد لذا استحباب از واجبات خیلی بیشتر است سیاق شارع مقدس هم همین گونه است مثلا نبی مکرم اسلام فرمودند اگر از مشقت بر امتم نمی ترسیدم امر بر وجوب مسواک می کردم.

مثال: در بحث غسل جمعه حضرت می فرمایند اینقدر مستحب است که حتی می توانی قرض بگیری یا چیزی را بفروشی و تامین آب کنی و غسل کنی ما از یک حکم فردی در سیره شارع حکم کلان را استخراج می کنیم.

اگر در زمانی حکومت دارد حکم گذاری می کند در جایی که حکم واقعی نیست در آنجا اصل را بر اباحه اقتضایی قرار می دهد که این حکم از شما برداشته شده است و به بیان شهید صدر ملاک تسهیل بر عباد پیاده می شود و اباحه بر عموم پیاده می شود.

می توان بیش از این ادعا کرد که ادله عسر و حرج و ضرر در نظام کلان اجتماعی و امت یک نظام محاسبه خاص دارد ممکن است شما برای چند نفر محدود جور خاصی حساب کنی اما برای مجموع افراد مشقت داشته باشد و مشقت مجموع امت در زمانه خاصی اقتضای خاص خودش را دارد  یعنی جمع تاب و توان بیش از این را ندارد اگر چه خواص می گویند باید احتیاط کرد ولی حاکم مجموع را لحاظ می کند که عموم به عسر و سختی می افتند گاهی مواقع حتی باید اقصی نقاط دنیا را حساب کرد.

مثل برخی مخالفت ها که در بحث تبری هست که می گویند ما در کشور اسلامی هستیم و فقط خود را لحاظ می کنند لحاظ نمی کنند که در کشور پاکستان 12 اتوبوس را زنده زنده آتش می زنند. لذا نسبتی که در اینجا در حکم ظاهری لحاظ شده است خیلی مهم است. البته اباحه با مفسده یا مصلحت واقعی از اباحه خارج شده است و ذیل واجبات یا محرمات داخل شده است.

سوال: آیا حکم واقعی آبی که از تصفیه آبهای زائد استفاده می شود اگر شک کردیم چه می شود احتیاط است یا استصحاب؟ بار تکلیف روی استصحاب سابق می رود برخی می گویند استحاله شده است.

در بحث حکومتی جای احتیاط نیست عسر و هرج دارد حرج و مرج می شود اینجا اقتضاء ضرورت جمعی حکم به حلیت می کند البته از باب  مثال است یکی از محذورات کمبود آب است و این برای نسل آینده است و در آینده عسر و هرج می آید.

سوال: آیا در بحث حجاب هم همین طور است؟ چراکه در راهنمایی و رانندگی قوانین را اجرا می کنند ولی در حجاب این طور هست یا خیر؟ آیا اینجا هم ظرفیت جامعه در نظر گرفته می شود؟

جواب: ما یک تبرج داریم و یک حجاب، یک نهی از تبرج داریم و یک وجوب حجاب، الان در جامعه خلط شده است آیا من شارع فقط در مقام حفظ حجاب و وجوب حجاب هستم؟ بیایم قانون جعل کنم که اگر یک تار مو بیرون بود جرم است این با تنوع فرهنگی و قبائل سازگار نیست. خلط شده است که تبرج حرمت مسلم دارد و حکم واقعی است و حکم مبدل نشده است و حکم واقعی مسلم حکومتی است و برخی تشکیک کرده اند که حکم حکومتی نیست.

تاب و توان مکلف که در بحث صدور حکم مطرح می شود یک بحث آن علم به روشن شدن خود حقیقت است و غالب مردم نمی دانند که اصل آن و حدود و ثغور آن به چه اندازه است چراکه خیلی از دین داری ها وراثتی است اما نمی شود حکم را برداشت تا زمینه سازی شود بلکه به اندازه توان باید اجرا کرد و زمینه سازی هم کرد شکستن حکم به منزله اختلال نظام است حجاب دارای اهمیت است و از آن جهت که به اختلال نظام می انجامد شکستن آن حرمت بیشتری دارد./904/0/ح

  

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۹:۳۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۳:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۰
غروب آفتاب
۱۹:۵۳:۲۲
اذان مغرب
۲۰:۱۱:۳۰